تئاتر
نخستين نمايشي كه در رشت اجرا شد، "خچوي دلال" بود كه توسط ارامنه در استان به نمايش درآمد. تا قبل از شكلگيري نخستين كانون تئاتر در گيلان، گروههاي تئاتر قفقاز به رشت و ساير شهرهاي ديگر استان ميآمدند و براي مردم نمايش اجرا ميكردند.
نخستين كانون تئاتر در رشت نيز به نام "مجمع اميد ترقي" در سال ۱۲۸۹ شمسي بنيان گذاشته شد.اکبر رادی از جمله نخستین افراد فعال در عرصه نمایش بود. او که از نمایشنامه نویسان معروف ایرانی می باشد در شهر رشت متولد شد و تا سن ده سالگی در گیلان زندگی کرد. حال و هوای طبیعت شمال، زندگی ارباب و رعیتی و طبع شاعرانه گیل مردان و گیل زنان در آثار او جریان دارد. از جمله معروفترین آثار او میتوان به پلکان، هاملت با سالاد فصل و لبخند با شکوه آقای گیل اشاره کرد.
نوروزخوانی:یک هفته مانده به شب عید، چند نفر شب هنگام فانوس به دست میگرفتند و دو چوب برداشته به هم میکوبیدند و به حیاط خانه مردم میرفتند. به در هر خانهای که میرسیدند اجازة نوروزخوانی میگرفتند. نوروزی خوانها نیز اشعاری را در مدح ائمهٔ اطهار(ع) میخواندند، بعد از آن صاحب خانه هدیهای مثل پول، برنج یا تخم مرغ به آنها میداد. آنگاه نوروزی خوانها از حیاط خانه به خانة بعدی میرفتند و این کار در تمام محل اجرا میشد. نوروزی خوانها معمولاً بعد از اجرای مراسم به صاحبخانه، یک شاخه شمشاد به عنوان نماد سبزی و نیکبختی، هدیه میدادند و اگر صاحبخانه در خانه حضور نداشت، شاخة شمشاد را بریکی از ستونهای ایوان خانه نصب میکردند.
گيلانيان بر اين اساس، نخستين كساني بودند كه در پهنه اين سرزمين با هنرهاي نويني همانند تئاتر، عكاسي، سينما و ... آشنا شدند و در زماني كه بسياري از استانهاي كشور از هنر اجراي تئاتر محروم بودند، تماشاخانه گيلان فعال بودند.
بدين ترتيب تئاتر كه مادر هنرهاي نمايشي، درك احساس لحظهها و خلق هيجانهاي عاطفي از سوي بازيگر آن است، در گيلان داراي ريشههاي عميقي است.
شعر و موسیقی
شعر و موسیقی از دورههای گذشته جایگاه مهمی در فرهنگ گیلانیان داشته است به نحوی که در بیشتر مراسم سنتی مثل مراسم (عروسی، عروسبران، حنابندان و ...)، (مراسم پیشواز نوروزی)، (عروس گوله، نوروزی خوانی، آینه تکم و ...)، (مراسم کشاورزی، نشاء، وجین و ...) ترانههای خاصی اجرا میشده است.
این گنجینه غنی فرهنگ موسیقی، بر خلاف بسیاری از مناطق ایران از وحدت سبک برخوردار نیست. نقاط مختلف گیلان چه از نظر تنوع آوازها و چه از لحاظ خصوصیات ملودی و ریتم از سبکهای متفاوتی برخوردارند و این تفاوت سبک به خصوص بین موسیقی مردم تالش با موسیقی محلی مناطق دیلمان و اسپیلی و سایر نواحی گیلان به چشم میخورد. در تالش سه نوع آهنگ قدیم دستان، تالش دستان و تازه دستان وجود دارد. طبیعت منبعی الهام بخش برای موسیقی گیلان به ویژه در سیاهکل و دیلمان بوده و این آهنگها بکر ماندهاند.
احمدبن متوکل، در سال ۲۵۵ قمری در کتاب "الموسیقی العراقیه" در باره موسیقی دیلمان نوشته است: "آوازخوانی مردم خراسان با زنج است که دارای هفت سیم است و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و آوازخوانی مردم ری و طبرستان و دیلمان با تنبورهاست. "ابونصر فارابی در ک تاب الموسیقی) در ۳۳۹ قمری به تنبور گیلانی اشاره میکند: "تنبور خراسانی دارای دو سیم است و گونهای دیگر تنبور جیلی (گیلانی است. شیوه کوک تنبور گیلانی از شیوه کوک خراسانیان جداست.
با توجه به مقاله مرحوم عبداله ملت پرست، نام و مشخصات برخي از موسيقي هاي بومي و آوازهاي محلي گيلان را مي آوريم:
خره : نام آهنگي است که به عنوان خرلنگ معروف است.
کشتي مقام : با سرنا و نقاره و مراسم کشتي محلي اجرا مي شود.
عروس بران :هر مرحله جشن عروسي موسيقي ويژه خود را دارد.
ورزا جنگ : در مايه ابوعطا و دشتي از مقام شور است و در جنگ گاوهاي نر به کار مي رود.
پهلوي خواني : دوبيتي گيلاني است که در هنگام چيدن برگ چاي خواند مي شود.
بجارسري : ترانه هايي است که وقت کار در شاليزار خوانده مي شود.
گلن کشي : اين قطعه به صورت در آمد آواز دشتي در مناطق کوهستان اجرا مي گردد.
گوسفند دوخوان (فراخواندن گوسفند :(اين آهنگ از نظر کيفيت ملوديک و ساختار موسيقي با استفاده از فواصل گوناگون گام شور ترکيب بسيار زيبايي يافته است و جمله بندي موسيقي آن با توجه به فضاي فولکلوريک فوق العاده متنوع است.
آبکناري :نوعي آواز در آمد دشتي است.
زرد مليجک (گنجشک زرد :(يکي از آشناترين آوازهاي بومي گيلان است که به همت استاد صبا به گنجينه موسيقي ملي ايران افزوده شده است.
شرفشاهي : چهار دانه هاي شرفشاه از عرفا و شعراي معروف قرن هفتم گيلان که در دستگاه شور خوانده مي شود.